نوشته های آرمان پهلوانی



ریشه ی اسم اثر ارابه ی موسیقی به سال ۱۸۴۸ بر می گرده ، توی این تاریخ ، یکی از نامزد های ریاست جمهوری آمریکا با استفاده از دلقکی به اسم دن رایس ، ارابه های موسیقی در شهرها به حرکت در میاره ، کلی مخاطب جمع میکنه ، بعدش دیگه این کار عرف میشه و همه ی نامزدا از این روش استفاده میکنن .
معمولا آدما وقتی فکر میکنن که تعداد زیادی از آدما به یه چیزی معتقدند ، احتمال اینکه بدون اندیشه و منطق به اون چیز اعتقاد پیدا کنن ، به شدت افزایش پیدا میکنه (وما فکرشونم درست نیست یعنی اکثر آدما ممکنه به اون چیز هیچ اعتقادی نداشته باشن ، در واقع در اکثر موارد این فکر توسط تبلیغ کننده بهشون القا شده)


توی این حالت مخاطب هدف معمولا دچار تردید و دودلیه و نمی دونه که چیکار کنه
مُبَلِغ میاد و بهش میگه که اونم مثل بقیه عمل کنه ، مخاطب با خودش میگه "من که سر در نمیارم ، اما شاید بقیه یه چیزی میدونن که این کارو کردن یا این چیزو باور کردن (البته معمولا تاثیرش ناخودآگاهه) و برای اینکه از دیگران جا نمونه وارد بازی میشه، مثالهای زیر رو دقت کنید :
-توام مثل همه بیا و این کارو بکن
-همه ی مشتریام از این جنس برداشتن
-بیش از یک میلیون فروش داشته
-میلیاردها میلیارد سرو شده(مک دونالد)


-الان دیگه همه می دونن که اقتصاد آمریکا در حال فروپاشیه ! :))
توی اقتصاد خرد، این اصطلاح برای توصیف روابط بین نیاز» و تقاضا» برای یک محصول به کار برده می‌شه. مشاهده شده‌ که علاقه توده مردم به یک  محصول وقتی که فروش آن زیاد گردد، به صورت غیر منطقی افزایش پیدا میکنه!
یعنی این اثر اونقدر قویه که حتی پیش فرض های اقتصاد رو هم زیر سوال میبره (قانون منفی بودن شیب منحنی تقاضا رو نقض میکنه :))) )
.
پ.ن : یادمه انتخابات ۹۶ بود ، یکی از اساتید سر کلاس با هیجان خاصی راجع به نرخ مشارکت در انتخابات حرف می زد و میگفت : بابا همه رای دادن حتی مخالفا :)))


آخرین جستجو ها